سهشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۳
دلم گرفته
دلم عجیب گرفته
به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب می کشم
چراغهای رابطه تاریکند
چراغهای زابطه تاریکند
کسی مرا به افتاب
به افتاب
به افتاب
ب ه
آ ف ت ا ب
م ع ر ف ی
ن خ و ا ه د
ک رد
.
دلم عجیب گرفته
به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب می کشم
چراغهای رابطه تاریکند
چراغهای زابطه تاریکند
کسی مرا به افتاب
به افتاب
به افتاب
ب ه
آ ف ت ا ب
م ع ر ف ی
ن خ و ا ه د
ک رد
.