چهارشنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۸۹

 
فعلا تصمیم گرفتم تا چند وقتی اینجا بنویسم.... خوبه اینجا رم که دوست داشتم و دارم و اینا
سال نوتونم مبارک
من کامی مو تو عید خواهرزاده هام سوزوندن یعنی هاردشو سوزوندن ! والا نمی دونم چیکار کردن باهاش که هاردش سوخت ! جل الخالق ! منم خب ناراحت و اینا و تصمیم گرفته بودم که برم قسطی از فروشگاه فرهنگیان مامانم اینا لب تاب بگیرم که ......
بعد نمی دونم خیلبی انگار برای مرمری جان جانانمان عزیز بودیم که بچه لب تابشو گذاشت برام.... نازیییییییییییییی ... خودشم گفت این کار از من بعید بودهااااا
تازه دست از گوشی موبایل 7610 گوشکوبی قدیممان هم برداشتیم و به یاری و همت مرمری جان دارای یک ان 97 شدیم....
یعنی کلا نونوار شدیم دیگه

امسال عید هم از پارسال خدارو شکر خیلی بهتر بود ...خیلی خیلی .... با اینکه هیچ جا نرفتیم و همش در خطه ی سرسبز شمال به سر بردیم ولی خب خوب بود ...دوست داشتم ... دیگه هم نمی خوام خاطرات عید پارسالم یادم بیاد ...

الانم منتظرم دکتر ت زنگ بزنه بگه کشیک سیزدهمت درست شد... اخه جدیدن خیلی گشاد شدم و کشیکامو می فروشم... فی ش رو هم برده بالا ولی بازم من قبول کردم.... حالا خدا کنه الان زنگ بزنه بگه اکی شده سیزدهم..... وای خدا

This page is powered by Blogger. Isn't yours?